فانوس دریایی به نام هدف
تصور کنید در اقیانوسی تاریک با یک قایق و دو پارو تنها هستید، به دام سمت پارو میزنید؟
فرض کنید ستاره شناسی و یافتن ستاره قطبی را هم نمیدانید.
حتی قطب نما هم ندارید. اما در همین میان، فانوس دریایی رو به شما نور میزنید. آیا به سمت آن حرکت نمیکنید؟!!
هدف داشتن دقیقا مثل پیدا کردن این فانوس در میان دریایی تاریک است. میتوان گفت چیزی است که اگر آنرا در زندگی پیدا کنید، نیم بیشتر مسیر را پیموده اید.
اصلا هدف چی هست؟
میخواهم تعریفی کوتاه اما خودمانی و کاربردی برای هدف به شما بگویم که خیلی سریع برویم سراغ باقی مسیر.
کار، مکان، موقعیت، و …. دور از دسترس که برای رسیدن به آن، باید به صورت سازمان یافتهای وقت بگذاریم و تمرین کنیم و یک سری مهارت به دست بیاوریم و در راستای آن تلاش کنیم تا به آن برسیم.
انواع هدف:
1. اهداف غریزی:
مثل خوردن، خوابیدن، ازدواج و تولید مثل، جنگیدن برای بقا و … . به طور کلی هرچیز بدون اختیار در این مجموعه قرار میگیرد.
2. اهداف ناآگاهانه:
تمام کارهایی که انجام میدهدیم و به دلیل و چرایی آن واقف نیستیم. برای مثال: “میخواهم درس بخونم که دکتر شم.” (که چشم کسی را در بیارم.). یا اهدافی که دیگران برای ما قرار میدهند یا به ما جهت میدهند. این دیگران میتوانند کشور، جامعه، مدرسه، فامیل، خانواده، پدر و مادر و… باشد. مثل اینکه طرز لباس پوشیدنمان، انتخاب و هدف خودمان نباشد و فقط تحت تاثیر محیط آن را انتخاب کرده باشیم. یا مصرف دخانیات که بیشتر بین جوانان و نوجوانان اصطلاحا مد شده که تحت تاثیر جو محیط یا برای حفظ کلاس به آن مبتلا میشوند درصورتی که افراد قطعا برای اعتیاد هدف نمیگذارند! یا حتی ژست و ادا و اطواری که از خود بروز میدهدند صرفا برای خود نمایی یا … باشد و هزاران مثالی که ممکن است همین الان به ذهن شما خطور کند.
+حالا راه حل چیه؟
-از خودت سوال کن “چرا؟” چرا من باید دکتر شم؟ چرا باید فلان گوشی را بخرم؟ ایا این هدف و خواسته ی خود منه؟ یعنی تحت تاثیر هیچکدوم از مواردی که بالا اشاره کردم نیست.
3. اهداف آگاهانه:
اهدافی که من انتخاب کردم. اهدافی که من را رشد میدهند و کمک میکند انسان بهتری باشم، حالم را بهتر میکند، به دردم میخورد و یا من را خوشبخت میکند.
لطفا چند دقیقه بهش فکر کنید…
لحظه مرگ
تصور کنین لحظه مرگتان فرا رسیده و فرشتهی مرگ بالای سر شما ایستاده است.
تمام ایدهها، موفقیتها، رویاها، تواناییها و استعدادهایی که در زندگی به شما داده شده بود و شما به هر دلیلی آنها را عملی نکردهاید،بالای سرتان ایستادهاند.
شما هرگز آن رویاها را زندگی نکردید، آن ایدهها را دنبال نکردید و از آن استعدادها استفاده نکردید، حالا همهی آنها روبرویتان ایستادهاند و به شما با چشمهای بزرگ و عصبانی زل زده و میگویند: ما برای تو آفریده شده بودیم! تو تنها کسی بودی که میتوانستی به ما زندگی ببخشی! و حالا ما باید برای همیشه با تو بمیریم!!
الان چه احساسی دارید؟
حالا اگه شش ماه فرصت زندگی دوباره داشته باشید، چه کار متفاوتی برای زندگیتان میکنید؟! حتما چند دقیقه به آن فکر کنید…..
اگر فرصت زندگی دوباره به شما بخشیده شوید، از آن فرصت چگونه استفاده میکنید؟
آیا اجازه میدهید روزها از پس هم بگذرند و شما بیحاصل و بیهدف زندگی کنید؟
فکر نمیکنم.
معمولا کارهای معمولی و روزمره وبیخود زندگیمان را رها میکنیم و به دنبال رویاهایمان میرویم و سعی میکنیم از زندگی لذت ببریم و همانطوری زندگی کنیم که همیشه دوست داشتیم.
اما چرا الان اینکار را نمیکنیم؟! چرا الان احساس نمیکنیم که فرصتی گرانبها برای زندگی به ما داده شده؟
میشد امروز زنده نباشیم، ولی هستیم.
پس به دنبال رویاها و اهدافمان برویم و آنها را زندگی کنیم.
در کتاب الکترونیکی آسانسور هدفگذاری، بهترین و جدیت ترین و کاربردی ترین روش های هدفگذاری حال دنیا رو بهتون معرفی میکنم و دربارش بهتون تمرین میدم.
این کتاب رایگانه و به زودی میتونید از همین سایت اون رو دانلود کرده و مطالعه کنید.
دیدگاهتان را بنویسید